پرسش :
آیا شیوه مدیریت جامعه فعلى، با معیارهاى اسلامى مطابق است؟
پاسخ :
کسى در این جهت شک ندارد که مدیریت فعلى جامعه اسلامى، آرمانى و کاملا مطلوب نیست، اما این سخن به معناى غلط بودن صددرصد آن و لزوم جانشینى آن با شیوهاى دیگر از مدیریت نیست، زیرا ما مسلمان و پیرو ائمه اطهار ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ هستیم و زندگى و حکومت ایشان الگوى زندگى و حکومت ماست. با مرور کوتاهى به تاریخ حکومت على ـ علیه السلام ـ این حقیقت روشن مىشود که حکومت آن حضرت هم ـ با اینکه سرمشق حکومت اسلامى بود ـ تا چه اندازه با مشکلات و نابسامانى ها مواجه بود. خیانتِ کارگزاران حکومتى، جنگ منافقان، خیانت عوامل حکومت و صدها مورد از این قبیل، نشان مىدهد که تخلف از قوانین اسلامى، در درون حکومت على ـ علیه السلام ـ تا چه اندازه زیاد بوده است. حال از حکومتى که امامت آن بر عهده معصوم نیست و مجریان آن در سطوح پایین، آشنایى کافى با قوانین اسلامى ندارند و علاوه بر این، مردم آن صدها سال تحت تسلط استکبار زندگى مىکرده اند، چه توقعى دارید؟ در عین حال، وقتى که جهات مثبت آن را با جهات منفى آن مقایسه مىکنیم، هم از دیدگاه اسلامى و هم با بینش اقتصادى، به ارزش و اهمیت آن پى مىبریم.
حال، سؤال این است که چگونه مىشود یک جمعیت چندین میلیونى را با این شرایط خاص اجتماعى به گونهاى اداره کرد که هیچ کارگزار و کارمندى، دست به اعمال خلاف قانون و اسلام نزند؟ تنها راه قضیه، زنده کردن و تقویت ارزشهاى اسلامى است و الاّ نظام کنترل، به معناى فعلى، کار چندانى از پیش نخواهد برد.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
کسى در این جهت شک ندارد که مدیریت فعلى جامعه اسلامى، آرمانى و کاملا مطلوب نیست، اما این سخن به معناى غلط بودن صددرصد آن و لزوم جانشینى آن با شیوهاى دیگر از مدیریت نیست، زیرا ما مسلمان و پیرو ائمه اطهار ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ هستیم و زندگى و حکومت ایشان الگوى زندگى و حکومت ماست. با مرور کوتاهى به تاریخ حکومت على ـ علیه السلام ـ این حقیقت روشن مىشود که حکومت آن حضرت هم ـ با اینکه سرمشق حکومت اسلامى بود ـ تا چه اندازه با مشکلات و نابسامانى ها مواجه بود. خیانتِ کارگزاران حکومتى، جنگ منافقان، خیانت عوامل حکومت و صدها مورد از این قبیل، نشان مىدهد که تخلف از قوانین اسلامى، در درون حکومت على ـ علیه السلام ـ تا چه اندازه زیاد بوده است. حال از حکومتى که امامت آن بر عهده معصوم نیست و مجریان آن در سطوح پایین، آشنایى کافى با قوانین اسلامى ندارند و علاوه بر این، مردم آن صدها سال تحت تسلط استکبار زندگى مىکرده اند، چه توقعى دارید؟ در عین حال، وقتى که جهات مثبت آن را با جهات منفى آن مقایسه مىکنیم، هم از دیدگاه اسلامى و هم با بینش اقتصادى، به ارزش و اهمیت آن پى مىبریم.
حال، سؤال این است که چگونه مىشود یک جمعیت چندین میلیونى را با این شرایط خاص اجتماعى به گونهاى اداره کرد که هیچ کارگزار و کارمندى، دست به اعمال خلاف قانون و اسلام نزند؟ تنها راه قضیه، زنده کردن و تقویت ارزشهاى اسلامى است و الاّ نظام کنترل، به معناى فعلى، کار چندانى از پیش نخواهد برد.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}